نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

N A M I R

‏پنجشنبه‏، 2018‏/08‏/02

 

 

 

نهضت مقاومت ملی ایران

بنیانگذاردکتر شاپور بختیار

National Movement of the Iranian Resistance

NAMIR

Founded by Chapour Bachtiar

 

 

به‌مناسبت ششم اوت ۲۰۱۸

بیست‌وهفتمین سال‌گرد قتل دکتر شاپور بختیار و سروش کتیبه

به دستور حُکام تبهکار جمهوری اسلامی

 

در اوضاع نابسامان امروز کشور و با دورنمای آینده‌‌‌ی دهشت‌ناکی که رژیم توتالیتر جمهوری اسلامی در نزدیک به چهل سال تسلطِ حاکمیت دینی برای ملّت ایران بوجود آورده، در آستانه‌ی بیست‌وهفتمین سالگرد قتل دکتر شاپور بختیار و دستیار باوفای او سروش کتیبه، حقانیتِ اقدام شجاعانه‌ی شاپور بختیار برای نجات ایران در یکی از بحرانی‌ترین لحظات تاریخ پرفرازونشیب میهن ما بیشتر از هر زمان دیگر برای افکار عمومی کشور آشکار شده است.

میراث سیاسیِ پربهایِ دکترشاپور بختیار، به اقدام دلیرانه‌اش برای تشکیل دولت ملی مبتنی بر قانون اساسی مشروطه، دولتی که سی‌وهفت روز بیشتر فرصت نیافت و در آن مدت اقدامات شگرفی را به ثمر رساند، خلاصه نمی‌شود، بلکه اصل جدایی دین از حکومت که در تاریخ سیاسی ایران برای اولین‌بار توسط بختیار مطرح شد، جزئی از آن یادگاری است که او برجای گذاشت و سازمانهای سیاسی تنها بعد از فاجعه‌ی ۲۲ بهمن بتدریج اندک اندک به ارج و اهمیت آن پی بردند بطوریکه امروز سرلوحه‌ی شعارهای اپوزیسیون ملی و دموکرات ایران قرار گرفته است؛ شعاری که به‌ مثابه‌‌‌ی جزئی لاینفکِ از اصل حاکمیّت ملی همراه با تمامیّت ارضی به‌عنوان دکترین شاپور بختیار در اصول سیاسی و برنامه‌ی اجرائی نهضت مقاومت ملی ایران انعکاس یافته است.

این دکترین از دانش سیاسی‌ بختیار نشأت گرفت و با تجربیات بدست‌آورده در دوران نهضت ملی مصدق رشد نمود، در سال‌های تلاش برای احیای مجدد مشروطیّت و مقارن با انتشار نامه‌ی سرگشاه‌‌‌ی تاریخی بیست‌ودوّم خرداد ۱۳۵۶ به امضای دکتر کریم سنجابی، دکتر شاپور بختیار، داریوش فروهر به شاه، برجسته شد و سرانجام در شعارِ جدایی نهاد دین از حکومت تبلور یافت.

شاپور بختیار به ضرورت تحقق آزادی‌های فردی و اجتماعی، آزادیِ تشکل‌ احزاب سیاسی، سازمان های صنفی و مدنی و احترام به حرمت انسان و بدین منظور تأمین عدالت اجتماعی برای گذار بسوی دموکراسی و جامعه‌ی رفاه اعتقادی ژرف و استوار داشت و از این‌رو آن‌‌ها را در برنامه‌ی دولت ملی خود گنجانیده بود.

تحقق و استقرار دموکراسی در ایران هدف نهایی دکتر شاپور بختیار، آخرین نخست‌وزیر نظام مشروطه ی پارلمانی و شخصیت ملی و استثنائی شایسته‌یِ بعد از مصدق بزرگ بود و به همین جهت او با تمام قدرت برای احیای مشروطیت که با کودتای ننگین ۲۸ مرداد و بیست‌و‌پنج سال حکومت استبدادی محمدرضا‌ شاه تعطیل شده بود کوشید؛ و به‌موازات آن، به هنگام احساس خطر توتالیتاریسم دینی لحظه‌ای از هشدار به ملت ایران دربارهٔ فتنه‌‌‌ی‌ ویران‌گری که توسط روح‌الله خمینی و همدستان معمم و مکلای او، و با تدلیس و ریا اما به نام «آزادی و استقلال» در شرف شکل گرفتن بود، فروگذار نکرد.

شاپور بختیار پیش‌تاز رویارویی با سیل مُخربی بود که جامعه را به سوی انقلاب اسلامی خمینی می‌کشاند. او از نخستین روزهای پس از آن واقعه‌ی شوم، جان بره کف نهاد و از مخفی‌گاه خود در تهران در پیامی که دو روز پیش از رفراندم کذایی برای رأی به جمهوری اسلامی به ملت ایران فرستاد و چون تندری در جهان طنین افکند، صریحاً مخالفت خود را با جمهوری اسلامی اعلام نمود و از این طریق کوشید تا افکار عمومی را نسبت به پیامدهای رأی به آنچنان پیشنهاد شومی متوجه کرده رد پایی تاریخی از روشن‌بینی و شجاعت در تاریخ برجا گذارد؛ همان رفراندمی که به استقرار حاکمیت دینیِ برخاسته از فاجعه ی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انجامید.

اشاره‌ی اجمالی به نکاتی چند از تاریخچهٔ زندگانی افتخار‌آمیز شاپور بختیار در این مقال، قدمی‌است کوچک که در جهت آشنا کردن هرچه بیشتر نسل‌های بعد از انقلاب با اندیشه، گفتار و کردار انسانی فرهیخته، سیاست مداری با اراده و روشن بین و دولت‌مردی باتدبیر برداشته می‌شود.

دکتر شاپور بختیار اهل سکوت و سکون در مقابل استبداد و رژیم استبدادی نبود. در جوانی با مبارزان جمهوری خواه اسپانیا و فرانسه علیه فاشیسم ژنرال فرانکو سرسختانه همکاری و فعالیت داشت و، چند سال پس از آن نیز، برای جنگ علیه ارتش نازی داوطلبانه به ارتش فرانسه پیوست، و پس از اشغال خاک فرانسه از طرف ارتش نازی، در صفوف نهضت مقاومت ملی فرانسه در مبارزه با اشغالگران نازی فعالانه شرکت جست. او از نخستین ساعت پرچمدار مبارزه با نظام ضدانسانی جمهوری اسلامی بود، پس از خروج از ایران برای سازماندهی پیکار با رژیمی که از آغاز تا به امروز یعنی به مدت ۴۰ سال ملت ایران را اسیر حاکمیت دینی کرده و میهن مارا به پرتگاه نیستی کشانده است، نهضت مقاومت ملی ایران را بنیان نهاد.

تاریخچه‌ی یازده‌ساله‌ی مبارزات مستمر بختیار با رژیم توتالیتر اسلامی، از زمان ورود به فرانسه تا روز ششم اوت ۱۹۹۱ و کوشش خارق‌العاده‌اش برای روشن کردن اذهان ملت ایران و افکار عمومی در سایر کشورهای جهان نسبت به ماهیّت نظام و هشدارهای دائمی او در مورد اصلاح ناپذیر بودن این نظام، آنگاه که می‌گفت: «افسانه‌‌ی: فلان آخوند معتدل، و دیگری سفاک، به منظور فریب من و شماست»، یادگاری‌است بس آموزنده.

امروزه روز، جوانان ایرانیِ به جان آمده از دست جنایتکاران حاکم بر کشور که در خیابان فریاد می‌زنند« دیگر چیزی برای از دست‌دادن نداریم!»، به توضیح و روشنگری در مورد وضع موجود احتیاجی ندارند؛ اعلان رانندگان اعتصابی کامیون: «آی کارگر! آی معلم! آی زحمتکش! درد ما، درد شماست! پیروزی اعتصاب ما در گرو حمایت شماست! (یه دست صدا نداره) خود نمونه‌‌ای از رسیدن جامعه‌ی مدنی به مرحله‌ی نیاز به اتحاد برای مبارزه‌‌‌ی نهایی با دستگاه حکومتی است.

نفوذ عوامل رژیم در صفوف تظاهرات مسالمت‌آمیز و گسترده‌ی دیماه ۹۶ برای به انحراف‌کشاندن جنبش مدنی زنگ خطری‌است برای همه‌ی کسانی که باید از انحراف جنبش مردمی در هراس باشند تا اوضاعی که در خیزشِ سال‌های ۵۶/۵۷ برای آزادی و رفاه آغاز شد، با بختیار به‌سوی احیای حکومت مشروطه رفت، امّا متأسفانه در مقابل چشمان حیرت‌زده‌ی بخش وسیعی از روشنفکران آن‌زمان به‌سرعت توسط عقب مانده‌ترین قشر جامعه و دخالت مستقیم دولت‌های خارجی، بالاخص مقامات سیاسی و نظامی و سرویس‌های جاسوسی آمریکا، منحرف شد و با رهبری روح‌الله خمینی به استقرار حاکمیت شرع انجامید، به گونه‌ی دیگری تکرار نگردد.

هشدار شاپور بختیار برای احتراز از تبدیل دیکتاتوری چکمه به دیکتاتوری نعلین و همچنین پائین کشیدن پرچم سه‌رنگ را به‌یاد بیاوریم زیرا، در این روزگار و در چشم‌انداز پایان محتوم حاکمیت دینی و فروپاشی نظام جمهوری اسلامی، در حالی که سردمداران فاسد و بی‌ لیاقت دستگاه حاکمه مشغول رجزخوانی برای دشمن خیالی هستند و برای دریافت هشدارهای مکرر نیروهای سیاسی دموکرات و ملی گوش شنوا ندارند و به پیشنهاد‌های آنها نیز کمترین توجهی نکرده لجوجانه از سپردن مدیریت جامعه به نیروهای آزادیخواه وطندوست و شایسته خودداری می ورزند و، در زمانی که  احتمال گذار جامعه از تظاهرات مسالمت به عصیان عمومی و انفجار جامعه‌ و ایجاد بلبشو هرچه بیشتر می‌شود، میهن ما با دو خطر بزرگ روبرواست:

۱ – ورود و نفوذ نیروهای مخالف دموکراسی و دشمنان حاکمیت ملی و تمامیت ارضی به صحنه‌ی مبارزه و دست‌اندازی به محیط پیکار و سرانجام، تبدیل دیکتاتوری نعلین به دیکتاتوری اسلحه.

۲ – اقدامات مسلحانه توسط نیروهای تجزیه‌طلب و بروز جنگ داخلی و نابودی ایران.

دفع خطرات مذکور که با دخالت مستقیم و غیر مستقیم دولت‌های آمریکا و اسرائیل و حکومت عربستان سعودی ابعاد گسترده‌تری پیدا کرده‌است، مستلزم وجود نیرویی متحد و قوی است که بتواند با ارائه‌ی برنامه و سیاستی خالی از مماشات با نظام کنونی اعتماد ملت را نسبت به خود جلب کند و با پشتیبانی وسیع مردم، دوران گذار جامعه از وضعیت آشفته‌ی موجود را با موفقیت پشت سر بگذارد و سپس امکانات لازم به منظور برگذاری انتخابات آزاد برای تشکیل مجلس مؤسسان و تنظیم قانون اساسی متضمن حاکمیت ملی، حفظ تمامیت ارضی و جدایی بدون چون‌وچرای دخالت دین در همه‌ی ارکان امور حکومت را فراهم سازد.

با امید به تحقق هرچه زودتر اتحاد آزادی خواهان و وطن‌دوستان ایرانی برای ایجاد نیرویی متحد و قوی!

ایران هرگز نخواهد مرد

پنجشنبه، ۱۱ مرداد ۱۳۹۷/ ۲ اوت ۲۰۱۸

نهضت مقاومت ملی ایران