National Movement of the
Iranian Resistance
NAMIR
Founded by
Chapour Bachtiar
بیانیه
نهضت
مقاومت ملی ایران
درباره ی
قتل وحشیانه ی
آموزگار
فرانسوی
در نزدیکی
پاریس
جنایت
وحشیانه ی ۱۶
اکتبر، قتل
فجیج یک دبیر
تاریخ و
جغرافیا در
شهر کونفلان
سنت هونورین،
در نزدیکی
پاریس، تنها
و تنها به دلیل
انجام وظیفه ی
شریف معلمی،
حادثه ای
هولناک است
که باید برای
ملت فرانسه و
همه ی ملت های
جهان درسی
بزرگ باشد،
اگرچه به بهایی
سخت سنگین:
تنها راه
مقابله در
برابر
تبهکاری ناشی
از جهل و تعصب
پاسخ روشن و
محکم و از
موضع تعرض است.
عقل حکم می
کند و در همه جا
نیز تجربه
نشان داده
است که
هرگونه عقب
نشینی از موضع بیان
حقیقت و دفاع
از آزادی، و
کمترین نشانه
ی تردید تنها
می تواند
عناصر متعصب
و نادان را در
نادانی خود
راسخ تر و در
رفتار
تبهکارانه ی
خود گستاخ تر
سازد.
در سال ۱۹۴۵،
اولین گروه
اسلامگرای ایران، فداییان
اسلام، که
جوان متعصب بیست
ساله ای آن را
تأسیس کرده
بود، مورخ شجاعی
بنام احمد
کسروی را به
دلیل نظریاتش
درباره ی
مذهب شیعه به
طرز فجیعی به
قتل رساند.
نخست وزیر،
احمد قوام، زیر
فشار سران دینی
که آزادی
قاتلان او را
خواسته
بودند،
خواست
موافقت هیأت
وزیران را در
این باره بگیرد.
او بار اول با
مقاومت اصولی
و محکم چند وزیر
روبرو شد و
عقب نشست. اما
چون چندی
بعد، پس از تغییر
هیأت دولت،
همین پیشنهاد
را به دولت جدید
کرد پاسخ
مثبت گرفت. با
اینهمه احتی یکی
از وزیرانی نیز
که در همین هیأت
دولت به آزادی
قاتلان رأی
داده بود،
عبدالحسین
هژیر وزیر
دربار، خود
اندکی بعد به
دست گروهی که
از زندان
آزاد شده
بودند کشته
شد.
ادامه ی
چنین عقب نشینی
هایی بود که،
همراه با
عوامل دیگری
که اینجا
مجال ذکر همه ی
آنها نیست،
حدود سی سال
بعد بقایای
آن گروه تروریست
را به قدرت سیاسی
رساند.
علی رغم
اعدام پایه
گذار گروه و
چند تن از
همدستانش در سالهای
سی، فقدان آزادی
سیاسی برای
گرایش های
دموکرات و
دادن میدان
هر زمان بیشتری
به این گرایش
کوردل که
تروریسم
همچنان حربه ی
اصلی آن بود،
در سال ۵۷ آن
را به یکی از
پرنفوذترین
گرایش های سیاسی
جامعه تبدیل
کرده بود. با
گرفتن قدرت سیاسی
در این سال،
خمینی
پدرخوانده ی
گروه،
برنامه ی آن
را مو به مو به
اجراگذاشت.
قدرت تروریست
حاکم روش
ارعاب از راه
تروریسم را
حتی پس از به
دست گرفتن
قدرت سیاسی نیز
ادامه داد؛
هم در داخل
کشور و هم در
خارج از کشور.
امروز به
موجب همان
برنامه و
اجرای بی کم و
کاست آن است
که قانون
قصاص، این
ارثیه ی عصر
حجر، پایه ی
اصلی قانون
مجازات ج. ا. ا.
را تشکیل می
دهد. و به نام
همین قانون نیز
هست که امروز
معلمان ایرانی
نه تنها دسته
دسته روانه ی
زندان می
شوند بلکه
برای آنان،
افزون بر
محکومیت به
سالها
زندان، حکم
شلاق نیز
نوشته می شود !
از حکم شلاق
برای معلمان یک
جامعه از سوی
«دستگاه قضایی»
یک حکومت تا
قتل یک معلم
به دست یک
جوان متعصب
هژده ساله در
فرانسه، که
امروز شاهد
نمونه های بسیاری
از این
رفتارهای
کوردلانه در
ایران و نقاط
دیگری از
جهان است،
فاصله ی
چندانی نیست.
در هر جا
که دانش و
آگاهی با عزم
استوار به
نبرد علیه
نادانی و تبهکاری
زاییده ی آن
نرفته، رواج
نادانی
همواره آسان
تر و سریع تر
از گسترش
دانش و خرد
بوده است.
رفتارهای
تهدیدآمیز و
تبهکارانه ی
تروریست های
کوردل اگر در
نطفه خفه
نشود و
بجای برخورد
با ایستادگی
آگاهانه ی
جامعه، با
نرمش و سستی
روبرو گردد می
تواند به وسیله
ای برای تسلط
شوم بخشی از
جامعه بر همه ی
شئون زندگی
کل آن تبدیل
گردد.
نهضت مقاومت
ملی ایران
۲۷مهر
۱۳۹۹
۱۸اکتبر ۲۰۲۰
|