سی و
هفت روز
پس
از
سی و
هفت سال
چند گفتگو
با دكتر
شاپور بختیار دربارۀ
دوران
زمامداریش
● دكتر
بختیار: خواسته
های ملت ایران
همانطوریكه
عرض كردم
همان بود كه
در برنامه
دولت ذكر شد.
اما وقتی آقای
خمینی و
آخوندها مرا
جاه طلب معرفی
میكنند باید
بگویم كه من
با تحصیلات و
سوابق زندگی
و مبارزاتم
برای چنین
مشاغلی تربیت
شده بودم. ولی
آنهائیكه در
مدرسه فیضیه
راجع به
مطهرات و
كثافات و
نجاسات آن
مهملات را
نوشته اند،
بنظر من آنها
جاه طلب
هستند كه خود
را بصورت خلیفه
اسلام و دارای
نظریه راجع
به تمام
مسائل علمی،
فنی، فلسفی،
اقتصادی و
حقوقی میدانند.
وظیفه یك مرد
وطن دوست اینست
كه به مملكتش خدمت
بكند. یك
روحانی،
همانطور كه
همانوقت
گفتم، همه
كار در ایران
میكرد جز وظیفه
خودش كه
روحانیت بود.
..
ما در
مكتب مصدق هیچوقت
در باب سیاست
صحبت از
اسلام نمی
كردیم. اسلام
دین ماست.
مسلمانی
مربوط بخود
من است،
مربوط به سیاست
و اداره كردن
مملكت نیست.
...من مفتخرم
كه همیشه و
بخصوص از سه
سال پیش بی
پرده و با
كمال صراحت
در تمام
مصاحبه ها
گفتم كه من یك
لائیك هستم. این
را تعبیر
كردند كه من
ملحدم، در
حالیكه ملحد
و لائیك
فرسنگ ها
اختلاف
دارد...
شخصیت
مصدق در سطح بین
المللی و نزد
مردم ایران
بزرگ بود. ولی
شاه نهایت بی
انصافی را
كرد و تمام
دستگاه
سلطنت و تمام
جراید رادیو
تلویزیون و
تمام درباریان
متملق۲۵ سال
به مصدق فحش
دادند و این
بجای اینكه
مصدق را كوچك
بكند، پیش
مردم بزرگ
كرد. مصدق در
زمان صدارت یا
در زمان
انزوائی كه
در زندان و در
احمد آباد
داشت همیشه
مصدق بود. وقتی
افرادی
خودشان را
جانشین او میدانند
و برای
خودشان یك
شخصیت كاذبی
قائل شدند باید
آن خصائل
مصدق را تا حدی
داشته باشند.◄
|