چهلم مهسا
امینی؛
گسترش
تظاهرات
اعتراضی در
دهها شهر ایران
گزارشها
از ایران حاکی
از برگزاری
تجمعهای ضد
حکومتی در دهها
شهر است. همچنین
معترضان در
نقاط
گوناگون
تهران تجمع
کرده اند و
شعارهای ضد
حکومتی سر میدهند.
شاهدان عینی
از برخورد
خشن نیروهای
امنیتی با
مردم میگویند.
براساس
گزارشها
دستکم در
شهرهای
"تهران،
کرج، زنجان،
کرمان، تبریز،
همدان،
تنکابن،
اهواز،
گرگان، قزوین،
مشهد، بابل،
آمل،
آبادان،
اهواز، اندیمشک،
بروجرد،
بجنورد،
رشت، شیراز،
مشهد، قم،
اراک، لاهیجان،
آستارا، کیش،
بانه،
بوکان،
سنندج، مریوان،
کامیاران،
سقز، ارومیه،
ایلام،
آبدانان،
پاوه،
جوانرود،
مهاباد، دیواندره،
کرمانشاه،
روانسر،
اشنویه، پیرانشهر
و سردشت"
تجمع و اعتراضهای
ضد حکومتی
شکل گرفته
است.
گیسوبُران؛
نماد خشم و
سوگواری
در
اعتراض به
مرگ مهسا امینی
در بازداشت
گشت ارشاد
شماری از
زنان ایرانی
در حرکتی
نمادین گیسوان
خود را بریدند.
این آیین از
رسوم دیرینه
ایرانیان در
سوگواری است
که حال به
نمادی از خشم
و اعتراض تبدیل
شده است.
در
اعتراض به
مرگ مهسا (ژینا)
امینی در
بازداشت گشت
ارشاد شماری
از زنان ایرانی
و حتی زنانی
از دیگر
کشورها در
حرکتی نمادین
گیسوان خود
را بریدند. گیسو
بریدن یا
"زلف گشودن"
بخشی از آیین
دیرینه
سوگواری در میان
ایرانیان و
همچنین ملتهای
مختلف دیگر
است.
به
روایت
معترضان، بریدن
مو به نمادی
از خشم تبدیل
شده است. شهلا
شفیق جامعه
شناس،
پژوهشگر و نویسنده
ایرانی مقیم
فرانسه در این
باره مینویسد:
«يکی از
معناهای
نمادين
اقدام زنانی
که برای
اعتراض به
حجاب اجباری
گيسو میبرند
اين است: شما
هستی مرا با
رشته مو و
گيسوانم به
بند کشيدهايد،
پس من اين
رشته را میبرم.»
در
اساطیر ایران
باستان، ایزد
بانوی مادر،
سرور آسمان و
طبیعت و همچنین
نماد باران و
باروری
محسوب میشد.
از همین رو
است که گیسوبُران
زنان اهمیت مییابد؛
زیرا به معنای
قطع باروری و
برکت تلقی میشود.
یکی
از قدیمیترین
آثار بازتاب
آیین بریدن
مو در "گیلگمش"
به ثبت رسیده
است. گیلگمش
در سوگ یار
نزدیک خود
انکیدو موهایش
را میبرد و میگوید:
«دستور میدهم
تا همه مردم
اورک برتو
بگریند و مویه
مرگ سر دهند،
مردم از
اندوه سر خود
را فرود خواهند
آورد و آن
هنگام که به زیر
خاک روی، برای
تو موهایم را
بلند خواهم
کرد.
در
شاهنامه
فردوسی نیز
فرنگیس همسر
سیاوش در سوگ
او او گیسوی
خود را میبرد:
همه بندگان
موی کردند
باز/ فرنگیس
مشکین کمند
دراز/ برید و میان
را به گیسو
ببست/ به فندق
گل ارغوان را
بخست
حافط
نیز در اشعار
خود به این آیین
اشاره کرده
است و میگوید:«
گیسوی چنگ
بِبُرّید به
مرگِ مِیِ
ناب/ تا حریفان
همه خون از
مژهها بگشایند
سلمان
ساوجی از
شاعران قرن
هشتم هجری هم
در اشعار خود
به بریدن مو
اشاره کرده و
میگوید:« ای
صبحدم، چه
شد که گریبان
دریدهای/ وی
شب، چه حالت
است که گیسو
بریدهای/ ای
پرچم، از برای
چه مو باز
کردهای/ وی
سنجق، از عزای
که گیسو بریدهای
سیمین
دانشور هم در
رمان
"سووشون" از
درخت گیسو
نوشته است: «
«درخت گیسو در
تمام گرمسیر
معروف است.
اول بار که
درخت گیسو را
دیدم، از دور
خیال کردم
درخت مراد
است. نزدیک که
رفتم دیدم گیسهای
بافته شده به
درخت آویزان
کردهاند؛ گیسهای
زنهای جوانی
که شوهرهایشان
جوانمرگ
شده بود.»
نجمالدین
گیلانی و
همکاران در
کتاب "بررسی
تحلیلی و تطبیقی
سوگ آئینهای
لری و کردی با
سنت سوگواری
در شاهنامه
به "خراشیدن
روی و برین گیسو"
و پیچاندن آن
به دور دست در
میان اقوام ایرانی
کرد و لر
اشاره میکند.
در آیین چمر
که در میان
مردم استانهای
کرمانشاه، ایلام
و لرستان
رواج دارد،
زنان به زاری
پرداخته و گیسوی
خود را پریشان
میکنند.
بریدن
مو تنها مختص
فرهنگ ایران
نیست. چهارم
مهرماه،
هزاران تن از
زنان کرد
شمال سوریه
در همبستگی
با زنان ایرانی
تجمعی برپا
کردند و شمار
زیادی از
آنان به
نشانه
اعتراض گیسوان
خود را بریدند.
ملک موسو،
خواننده
مشهور ترکیهای
نیز در حمایت
از جنبش
اعتراضی
زنان، هنگام
اجرای کنسرت
موهایش را چید.
منبع:
دویچه وله
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|