مبارزه بخشی
از گوهر انسان است.
مبارزه فقط
به یک شیوه محدود نمی شود.
پایداری در
برابر بیدادگری و تلاش برای برقراری جامعه ای بر اساس عدالت یک
وظیفه انسانی است.
حق طلبی یک
اصل انکار ناپذیر هستی است.
سکوت و
خاموشی در برابر جنایت از هر جنایتی بدتر است.
درست
اندیشیدن بسیار سخت است ولی غیر ممکن نیست.
برابری
انسانها در برابر قانون و برابری در فرصتها از حقوق اولیه و
اساسی هر انسانی صرفنظر از نژاد، قوم، ملیت، جنسیت، ایدیولوژی،
گرایش جنسی، طبقه اجتماعی، مذهب، سن، شغل، دانش، … است.
حق آزادی
انتخاب از حقوق اولیه و اساسی هر انسانی در تر جای جهان است.
همه
انسانها می توانند و حق دارند در مسیر درست و مثبت تغییر
کنند.
انسان در
ذات خود زاینده و سازنده است و با آموزش و پرورش درست زایندگی
و سازندگی در انسان شکوفا می شود.
تبعیض و
نابرابری و بیکاری از نشانه های یک جامعه بیمار است.
عشق،امید،آرامش، انرژی مثبت، شادی، تندرستی، پندار و گفتار و
رفتار مثبت و کمک به دیگران از پایه های اساسی یک زندگی موفقیت
امیز است.
کینه، حسد،
مردم آزاری، خشونت، و افراطی گری از عواملی هستند که انسان را
به بن بست هدایت می کنند.
رقابت
سازنده، انتقاد سازنده، هدف سازنده از عوامل رشد انسان و
پیشرفت جوامع هستند.
باور به
توان خود عامل پیروزی است.
ترس و تصور
شکست مسیری است که به سقوط انسان ونابودی جوامع منجر می شود.
دانایی و
توانایی دوقلوهای بهم چسبیده هستند.
تسلیم در
برابر ستمگران نشانه نادانی است.
دوست خوب و
واقعی موجب قدرت می شود.