۱- زندگی
شبیه اقیانوس است با ترکیبی از امواج سهمگین و خروشان، و آرام
. مهم چگونگی امواج نیست بلکه مهم اینستکه ما در هر شرایطی
شناگر قهاری باشیم و بتوانیم بر امواج غلبه یابیم. اگر ما
شناگران قهاری بودیم امروز دیگر نباید رژیم اسلامی بر ایران
حاکم می بود. از خود بپرسیم «کجا غفلت کردیم؟» چرا هنوز ایران
تحت سلطه اهریمنان زشت سیرت است؟
۲-مشکلات از
دوجنبه برخوردارند: باختن و یادگیری از باختن برای باز سازی
زندگی. ما ایرانیان جنبه اول یعنی باختن را تجربه کردیم ولی
هنوز بازسازی را نه! چرا؟
۳- اگر باور
به فردایی نیکوتر، شادتر، زیباتر، آزادتر و آبادتر داشته باشیم
بی تردید از سختیهای امروز نمی هراسیم و براحتی انرا تحمل می
کنیم به امید آن فردا ی مطلوب. مهم باور به چنان فردای مطلوبی
است. آیا شما باور دارید؟ اگرنه، چرا؟
۴- هر
انسانی در زندگی چیزهای ارزشمندی را از دست می دهد و کسی
استثنا نیست.این بخشی از زندگی است. انچه مهم است اینستکه از
هر از دست دادنی به عنوان یک فرصت استفاده کرد. آیا شما این
تجربه را داشتید و توانستید از دل از دست دادن ها فرصت
بیافرینید؟ پاسخ شخص من به این پرسش یک «نه» بزرگ است، شما
رانمی دانم. از خود می پرسم چرا؟
۵- نقطه ای
در زندگی پیش می اید که در مسیر نیل به مقصود مشکلات بی معنا
می شوند و پوچ! انگار وجود ندارند. دقیقا در همین نقطه است که
در استانه پیروزی قرار داریم. به باور من ملت ایران در مبارزه
علیه حاکمان رژیم به همین نقطه رسیده اند و فقط باید مراقب
باشد که تسلیم نشود.
۶- ما باید
به ایران عشق بورزیم تا در مسیر مبارزه با حاکمان ستمگر مشکلات
و سختی ها را احساس نکنیم و باید عاشق انسان باشیم تا در راه
آزادی انسان، پاسداری از حقوق انسان، اشاعه انسانیت، و پایبندی
به عدالت آلام و دشواری ها را با دل و جان پذیرا باشیم وگرنه
اتلاف وقت است و نه مبارزه برای نیل به هدفی!
۷- اگر در
جنگلی تیره و تاریک، در دره ای عمیق، قله کوهستانی سرد و
یخبندان هستید راه نجات را تصور می کنی نمی دانی چاره در
اینستکه از تجربیات کسانی که در همان موقعیتها پیش از تو بودند
استفاده کنی. ملت ایران امروز همانند کسی است که در ته آن دره
و یا آن کوهستان و جنگل است و باید از تجربیات ملل دیگر که
درشرایط ما ایرانیان بودند آموخت. اما چرا تا حالا نیاموختیم
واقعا نمی دانم چرا؟
۸- رهبران
موفق کسانی می توانند باشند که در تمام لحظات آماده عمل هستند.
با جار و جنجال و شعارهای پوچ و توخالی نمی توان رهبری موفق
بود.
۹- اگر
متعهد به انجام کاری نیستی بهترست شروع نکنی تا نیمه کاره رها
کنی. ایرانیانی که مبارزه سیاسی را در زمانی آغاز کرده اید
بهترست به آن متعهد باشید تا پیروز شوید.
۱۰-اتخاذ
تصمیم درست و سنجیده با نتیجه مثبت و موفقیت امیز فقط به دور
از احساسات داغ و بر اساس آینده نگری عملی است.
۱۱- یادگیری
روندی است که پیش از تولد آغاز می شود و تا مرگ ادامه دارد فقط
باید بدانیم چه یاد گیریم، چه چیز تازه یاد گیریم تا ما را در
رسیدن به اهداف مان کمک باشد. آیا فکر می کنید که آموخته
هایتان شما را به مقصد رسانده؟ و اگر نه ، چرا؟
۱۲- یادگیری
از هر کسی و هر چیزی ممکن است اگر کنجکاو باشیم، درست مشاهده و
پیگیری کنیم، مهارت طرح پرسشهای سنجیده را داشته باشیم، و
واقعا آماده یادگیری باشیم.
۱۳- مشکلات
، به ویژه مشکلات بزرگ، به خودی خود و بطور جادویی حل نمی شوند
بلکه نیاز به طرح، تلاش ، از خودگذشتگی و همکاری است.
۱۴- هنر
رهبری، به ویژه، در روند مبارزه در تعیین اینکه مردم چه می
خواهند است وگرنه همه می دانند که چه نمی خواهند. در میان
رهبران مدعی مبارزه با رژیم اهریمنان اسلامی کمتر کسی است که
بداند چه می خواهد و در چارچوب خواسته خود تمرکز و تلاش کند
اگر خلاف این می بود رژیم حاکم تهران دیگر در قدرت نبود.
نادانی مدعیان رهبری علیه رژیم تهران از اینکه چه می خواهند از
عوامل بقای آن حاکمان است.
۱۵- زمان را
نمی توانی متوقف کنی، زمان را نمی توانی به عقب برگردانی ولی
می توانی انتخاب کنی که از زمان بطور بهینه و کامل استفاده
کنی. انتخاب با شماست. اگر تاکنون از زمان بطور کامل استفاده
نکردی بهترست از همین لحظه مصمم شوی که ارزش زمان را بدانی و
به بهترین شیوه ممکن مورد استفاده قرار دهی. بی تردید یکی از
راههای استفاده بهینه از زمان مبارزه برای پیروزی انسانیت بر
«نا انسانیت» است.
۱۶- برای
رسیدن به هدفی که به تنهایی غیرممکن است باید با افرادی که
همان هدف را دنبال می کنند هم پیمان شد.
۱۷- با
کسانی که در نابودی شما تلاش می کنند مدارا کردن توهین به خود
و غیر عقلی است.
۱۸- اگر
راهی را که برگزیدی به مقصد نرسیدی باید راهت را تغییر دهی.
اگر پس از ۴۳ سال مبارزه سیاسی نتوانستی رژیم حاکم ملایان را
شکست دهی مطمین باش که راهت را باید تغییر دهی و نه هدفت را.
۱۹- پاسخی
که به پرسشها می دهیم معیاری است برای اندازه گیری میزان رشد
فکری و شعور ما . پس در پاسخ دادن به پرسشها دقت کافی کنیم.
۲۰- برخلاف
نظریات فلسفی و بر خلاف نظریات رایج و غیر علمی انسان ها نه
برابر به دنیا می آیند و نه برابر زندگی میکنند . این عبارت
هم که انسان ها در برابر قانون برابرند یک شوخی تلخ است!
برای شما
دوستان دیده و نادیده ام آخر هفته شاد، دلپذیر، آرام و توام با
خبرهای خوب و تندرستی کامل خواهانم.
از خود و
عزیزان تان مراقبت کنید.
ابراهیم بی پروا