دکتر ابراهيم بی پروا
استاد پیشین جامعه شناسی و علوم سیاسی در دانشگاههای
امریکا،
از سردبیران و مدیر برنامه ریزی بخش فارسی صدای امریکا
برای دسترسی به تمام
مقالات و نوشتههای نویسنده اینجا کلیک کنید.
۱- دمکراسی یکشبه تحقق نمیابد و زمانبر است. مدعیان
رهبری ای که به مردم وعده دمکراسی در فردای بامداد شب سرنگونی رژیم را
می دهند یا با دمکراسی بیگانه اند و یا وعده های پوچ و توخالی به مردم
می دهند ولی از هوش و آگاهی مردم غافل هستند و خیال می کنند با چنین
ترفندهایی مردم را می توانند بسوی خود جذب کنند .
۲- قدرت هسته اصلی علم سیاست، و مبارزات سیاسی برای کسب قدرت، حفظ قدرت
و افزایش قدرت است.
قدرت اگر هدف نهایی باشد خطرناک است و بویژه اگر صاحبان قدرت از جماعت
نااهلان باشند. اگر قدرت به عنوان ابزاری برای رسیدن به اهدافی چون
رهایی، آزادی، دادگری، دانایی، آبادانی، رفاه و رشد به کار رود بسیار
ارزشمند است و در کسب قدرت نباید لحظه ای درنگ و تردید نکرد.
۳- ملت ایران به قهرمان نیازی ندارد. هر ایرانی به مثابه یک قهرمان
است. قهرمان کسی جز خود شما نیستید. دنبال قهرمان نگردید . قهرمان سازی
و قهرمان پرستی نکنید.
۴- در هیچ جامعه ای رهبر داناترین، نابغه ترین، باهوش ترین، با تجربه
ترین و کاراترین فرد آن جامعه نیست! ایکاش می بود. ایکاش بتوان
مکانیسمی ایجاد کردن که چنین شود. حتی در آن حالت کمال مطلوب هم نه
مقدس است و نه قابل تقدیس. در جامعه ای که رهبر انتظار تقدیس از خود
داشته باشد تردید نداشته باشید که در یک جامعه فاشیستی زندگی می کنید.
۵- در هر جامعهای هر شهروندی در آگاهی بخشی به دیگر شهروندان مسیول
است و اگر هر شهروند به این مسیولیت خطیر خود بطور بهینه عمل کند دیگر
در چنان جامعه ای دیکتاتورها فرصت رشد نمی یابند.
۶- در طوفانهای سیاسی رهبرانی می توانند شما را به سلامت به ساحل امن
برسانند که از شجاعت فکری و سیاسی،قدرت درک و تحلیل درست شرایط،
توانایی سازماندهی، آگاهی تاریخی، بینش و بصیرت ژرف، تصمیم گیری سنجیده
و قاطع و پایبندی به تصمیماتش، قدرت نه گفتن، دانش و تجربه سیاسی، و
اعتماد عمومی برخوردار باشند.
۷- هیچ شخصی در هر سطحی از دانش، بینش، تجربه، و اندیشه که باشد نمی
تواند هر چه هر وقت می گوید درست باشد. اگر کسی مدعی است که همیشه درست
می گوید و عمل می کند به او تردید کنید و از او دوری جویید زیرا شیادی
است که در اندیشه فریب دادن شماست.
۸- از خودمان بپرسیم آیا بودن مان باعث دگرگونی می شود یا باعث تداوم
شرایط موجود. اگر پاسخ مان شق دوم است باید بطور جدی به فکر درمان خود
براییم. بودن برای حفظ وضعیت موجود در واقع برابر است با نبودن.
۹- شاید جوک گفتن راهی برای کاهش استرس های های روزانه باشد اما توجه
داشته باشید جوکهایی که درباره اقوام و ملیتها، پیروان ادیان، نژادها،
و زنان و دگرباشان/همجنسگرایان گفته می شود نقض حقوق بشر است و از بیان
اینگونه جوکها خودداری کنید.
۱۰- سقف دانش و مهارت های مان را بالا ببریم ولی سطح ادعاهای مان را
کاهش دهیم، سطح خواسته های مان را افزایش دهیم ولی همزمان سطح شایستگی
مان را با سطح خواسته های مان هماهنگ کنیم، سطح امکانات مان را بالا
ببریم ولی سقف محدودیتها را کم کنیم تا حکومتی داشته باشیم که لایق آن
هستیم.
۱۱- هرگز دست از مبارزه مکش. برنده نهایی کسی است که به مبارزه ادامه
دهد و هیچ عاملی نتواند او را از مبارزه بازدارد نه خستگی، نه زخمی
شدن، نه ناامیدی، نه ترک همرزمان از میدان مبارزه، نه پیروزی های اولیه
رقیب و یا دشمن، نه انرژی منفی از سوی دیگران، نه سرزنش های یاران
۱۲- اگر تصمیمات، سیاستها و عملیات شما به میراثی تبدیل شود که الهام
بخش دیگران برای انجام کارهای مثبت بیشتر، برای سازندگی، برای یادگیری
بیشتر، برای گسترش چشم انداز شان به آینده ، و برای رویا پردازی های
بیشتر منجر شود در چنان حالتی ادعای شما برای یک رهبر عالی بودن قابل
پذیرش است.
۱۳- فرق است بین موفقیت پیش از رهبر شدن و در زمان رهبری. پیش از
رهبرشدن موفقیت به میزان رشد و پیشرفت شخص شما بستگی دارد ولی در زمان
رهبری موفقیت شمای رهبر به رشد و ترقی شهروندانی وابسته است که شما
رهبر آنان هستید. قضاوت با شماست، آیا در دوره رهبری شما شهروندان
جامعه ات پیشرفته تر از زمانی شدند که شما هنوز رهبر نبودید؟ اگر پاسخ
تان منفی است نام شما به عنوان یک رهبر شکست خورده در تاریخ ماندگار
خواهد شد.
۱۴- برای هر چیزی که برایتان مهم است و کسب ان فقط از طریق جنگ و
مبارزه مقدور است بجنگید زیرا که ارزش جنگیدن دارد مشروط بر اینکه در
این پیکار شیوه ای برگزینید که دیگران هم به شما به پیوندند و با شما
همپیمان و همرزم شوند.
۱۵- یک رهبر بزرگ، مدبر، آینده نگر و عالی شهروندان را به جایگاهی
هدایت می کند که شایسته آن هستند و باید در چنان جایگاه عالی باشند حتی
اگر خود شهروندان آگاه نباشند که در جاییکه قراردارند جایگاه واقعی شان
نیست و سزاوار بیش از آن و بالاتر از آن هستند.
۱۶- رهبران بزرگ از اعتماد شهروندان برخوردارند، از سازندگان اجماع
هستند، مشوق و فراهم کننده امکانات برای شهروندان در انجام کارهای بزرگ
هستند، در رویارویی با بحرانها برنامه و راه حل دارند، شنوندگان خوبی
هستند، با شهروندان در ارتباط و از خواسته های آنها آگاهی کامل دارند،
از توان بالایی برای یادگیری برخوردارند، صداقت دارند، و الهام بخش
مردم هستند تا به خود اعتماد یابند. شما شهروندان هم به رهبران فاقد
این ویژگیها رضایت ندهید و به مبارزه برای برگزیدن رهبرانی با توانایی
و همین خصوصیات ادامه دهید.
۱۷- شما موقعی مشروعیت رهبری دارید که برای مشکلات شهروندان و جامعه
راه حل داشته باشید، و آماده پذیرش طرح مشکلات از سوی شهروندان،
مشاوران، و کارشناسان باشید و به درخواست آنان برای حل مشکلات توجه و
پیشنهادات آنها را در حل مشکلات مورد بررسی جدی قرار دهید اگر خلاف این
عمل کنید شهروندان دیگر اعتمادی به شما نخواهند داشت و به این نتیجه
قطعی می رسند که مشکلات جامعه و شهروندان برایتان مهم نیست و بدین
ترتیب فاقد مشروعیت می شوید.
۱۸- از ندانستن نترسید. این می تواند نقطه قوت و انگیزه ای شود برای
دانستن انچه که نمی دانید.
۱۹- محدودیت های خود را مشخص کنید و آنها را با شفافیت به دیگران
بگویید. این کاری است شجاعانه و شاید بسیاری فاقد چنین شجاعتی باشند.
این موجب توانمندی، رهایی بخشی و حتی کسب اعتبار و احترام برای شما می
شود.
۲۰- یکی از رازهای پیروزی در زندگی اینستکه کارهای عادی را بطور غیر
عادی انجام دهید.
آخر هفته شما و عزیزان تان شادان، خندان، و تابان باد
ابراهیم بی پروا
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند.