دکتر ابراهيم بی پروا
استاد پیشین جامعه شناسی و علوم سیاسی در دانشگاههای
امریکا،
از سردبیران و مدیر برنامه ریزی بخش فارسی صدای امریکا
برای دسترسی به تمام
مقالات و نوشتههای نویسنده اینجا کلیک کنید.
۱- تفاوت را
پایه قرار دهیم، دید ما را از زندگی و هستی تغییر دهیم و از جهان
بینی دو گانه سفید و سیاه دیدن دوری گزینیم.
۲- ذهن پرسشگر،
چالشگر، و تحلیلگر را تقویت کنیم تابتوانیم پدیده ها را بهتر
بفهمیم، شرایط موجود را به چالش گیریم و نقش خود را در ایجاد تغییر
به خوبی ایفا کنیم.
۳- شروع کارها
تعیین کننده پایان کارها است. پس هرکاری را طوری شروع کنید که در
پایان کار پشیمان و ناامید نباشید چه در مبارزات سیاسی، چه در
کارهای بشردوستانه، چه در روابط اجتماعی و خانوادگی، چه در کارهای
بازرگانی و یا حرفه ای و تحصیلی.
۴- در هیچ
شرایطی نه بهانه جویی کنید و نه بهانه دیگران را بپذیرید. اگر در
رسیدن به هدف تان موفق نشدید دلایل را جستجو کنید و کاملا از بهانه
جویی خودداری ورزید.
۵- بسیاری از ما
با خود رک و راست نیستیم و به خود دروغ می گوییم. حاصل این شیوه
اندیشیدن و رفتار کردن ناامیدی و دور شدن از هدف است. با خود صادق
بودن به تمرین نیاز دارد.
۶- انسان
خودآگاه کسی است که به جنبه های توانایی و ناتوانی، دانایی و
نادانی، و امکانات و محدودیت های خود کاملا آگاه است و در تصمیم
گیری های خود آنها را مورد ملاحظه قرار می دهد.
۷- در هر شرایط
ومقامی که هستی پرسیدن از ملزومات است و یادت نرود، حتی اگر در
مقام رهبری جامعه باشی و یا یک فردی عادی. کسانیکه از پرسش کردن
خودداری می ورزند نه تنها مغزهای خود را بسته نگه می دارند بلکه
تصمیمات غلط میگیرند و موجب ویرانی و نابودی خود و دیگران می شوند.
۸- هیچ دلیلی
برای ثابت ماندن و تغییر نکردن وجود ندارد. تغییر از اصول انکار
ناپذیر هستی است. تغییر سنجیده و مثبت یعنی رشد و پیشرفت، و ثابت
ماندن نتیجه ای جز زوال عقل ندارد.
۹- همه ما
آرزوهایی داریم، ایده هایی داریم، هدفهای ی داریم اما بین ارزو و
ایده و هدف از یکسو و تحقق آنها از سوی دیگر شکاف و فاصله است، و
گاهی این فاصله طولانی و شکاف عمیق است که نیاز به پشتکار، مبارزه
مستمر، هزینه، تلاش، فداکاری،اراده و قاطعیت علاوه بر طرح و نقشه و
برنامه دارد. شوربختانه، وقتی فاصله زیاد و شکاف بین ارزو و تحقق
آن عمیق است بسیاری از ما خسته می شویم، سست می شویم، تسلیم می
شویم، فرسوده می شویم و ادامه تلاش و مبارزه برای تحقق ارزو و
رسیدن به هدف را متوقف می کنیم و مقاومت نمی کنیم که کاری بس
نابخردانه است.
۱۰- کسانی که به
منافع خود بیش از هر چیز دیگری می اندیشند افراد مناسبی برای کار
گروهی نیستند. برای کار گروهی موفقیت امیز به کسانی احتیاج است که
درک درستی از مشارکت، منافع جمعی، هدف مشترک، انضباط گروهی، لزوم
سازش، هماهنگی، و پایبندی به اصول جمعی داشته باشد.
۱۱- موفقیت مادی
بسیار مهم است زیرا به شما توانایی تمرکز بر کارهایی را می دهد که
در واقع مهم هستند. اگر شما با توانایی مادی خود این کارهای مهم را
تحقق بخشید به معنای انستکه شما عامل تغییر در زندگی خود و دیگران
می باشید.
۱۲- برای درک یک
پدیده اجتماعی-سیاسی هرگز به یک عامل فکر نکنید بلکه عوامل متفاوت
و گاهی متضاد در شرایط خاصی در کنار هم قرار می گیرند و رویدادی
اجتماعی- سیاسی را رقم می زنند. از تاکید بر یک عامل در تحلیلها و
بررسیهای اجتماعی- سیاسی خودداری کنید زیرا به نتیجه نادرستی می
رسید و با نتیجه نادرست به برنامه ریزی و یا الگوسازی برای آینده
می پردازید که ممکن است به نتایج فاجعه بار بینجامد.
۱۳- هر رهبر در
قدرتی که طرحی برای تربیت رهبران ازاداندیش، دادگر، دمکرات، لاییک،
توانا، دانش گستر، انسانگرا، خردگرا، توسعه گرا، باورمند به قانون،
حقوق بشر، رفاه ملی، و پابند به اصول انسانی و اخلاقی برای نسلهای
آینده تلاش کند، تاریخ از او به عنوان رهبری موفق، با تدبیر و آگاه
یاد خواهد کرد.
۱۴- در هر شغل و
مقامی که هستید تلاش کنید از خود اثر مثبت و ماندگار بجا گذارید؛
از قدرت و نفوذ خود برای بهبودی شرایط جامعه و اعضای آن استفاده
کنید؛ محرومان، نیازمندان، مستمندان، و بی پناهان را یاری دهید تا
از تباهی جامعه، نابودی انسانها و وقوع جرایم و تخلفات جلوگیری
کنید.
۱۵- هر ایده و
اندیشه ای، هر وسیله و ابزاری، هر قانون و سیاستی، هر باور و عقیده
ای، هر سازمان و نهادی، و هر روش و شیوه ای که دیگر کارساز نیست،
مشکل زاست، زیانبار است به دور اندازید، و اندیشه و طرح نو ارایه
دهید، ابزارهای کارا بکار گیرید، در گسترش باور های نوظهور و
امروزی بکوشید، در قوانین و سیاستها تجدید نظر کنید و آنها را
هماهنگ با شرایط روز و خواستها و نیازهای اعضای جامعه تنظیم کنید،
نهادهایی هماهنگ با شرایط روز و با ساختاری نوین و در راستای اهداف
جامعه تشکیل دهید، و از کاربرد روشهای کهنه، و غیر موثر خودداری
کنید.
۱۶- انچه که
برای تان مهم نیست دنبال نکنید، برایش وقت صرف نکنید، هزینه نکنید،
فراموشش کنید، و بعکس انچه که برای تان مهم است با تمام توان و
امکانات خود پیگیری کنید، برایش سرمایه گذاری کنید، برایش آموزش
ببینید، و در مسیر کسب آن از برخورد با حوادث ناگوار زمانه دلسرد و
تسلیم نشوید.
۱۷- با افراد و
گروههایی در ارتباط باشید که شما را به چالش گیرند، از شما الهام
گیرند، به شما بیاموزند ، از شما یاد بگیرند، پندار و گفتار و
نوشتار و رفتار شما را مورد نقد قرار دهند،و با شما همکاری کنند.
بیشتر اوقات خود را باچنین افرادی و در چنین گروههایی بگذرانید که
می توانند عامل تغییر شما باشند.
۱۸- اگر کاری
وجود دارد که انگیزه و انرژی و اراده برای انجام آن دارید و از
ویژگیهای اخلاق کاری ، انضباط، و از خود گذشتگی برخوردارید، درنگ
نکنید، از ارزو و رویا فراتر روید و آن کار را انجام دهید. ترکیب
انگیزه، انرژی، اراده، انضباط، اخلاق کاری و از خودگذشتگی می تواند
سخت ترین کارها را تحقق باشد و تغییرات بنیادی ایجاد کند.
۱۹- آینده پر از
ابهام است، ناشناخته است، اما قابل درک اگر گذشته را به درستی درک
کرده باشیم. آینده می تواند وحشت انگیز و فاجعه بار باشد ولی اگر
درسهای تاریخ را درست خوانده و درک کرده باشیم می تواند راهنمای
مفیدی در مسیر ورود به دنیای آینده باشد.
۲۰- هرگز هیچ
کاری را غیر ممکن ندانید زیرا تاریخ بارها نشان داده انچه غیر ممکن
بنظر می رسد عملا ممکن شد. همه ما می توانیم غیرممکن ها را ممکن
کنیم مشروط به اینکه با ذهنیت درست و سختکوشی و اراده قاطع، با
انچه بظاهر غیر ممکن بنظر می رسد، برخورد کنیم. غیرممکن وجود ندارد
زیرا روشهایی در اختیار داریم که همه چیز را ممکن می کند. رویایی
نیست که ممکن نباشد.
پایان هفته شما
و عزیزان تان شاد و دلپذیر و سرشار از نیکوترین ها و قشنگ ترین ها
ابراهیم بی پروا